محـــياكوچولوي مامانمحـــياكوچولوي مامان، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 20 روز سن داره

ღ❤عشــــق وزنــــــــدگي من محـــــــــــــيــاجــان❤ღ

پنج ماهگي محيا

سلام دختركم الهي مامان قربونت بره عسيسم ماشا..ماشا..ديگه داري بزرگ ميشي تواين ماه براي اولين بار خنديدنتو ديدم يواش يواش شروع كردي به بلندتر سروصدا كردن وعكس العمل به مامان وبابا نشون دادن عزيزم در ضمن نازتر از قبل شدي گلكم فقط عكسهاس كه با نگاه كردن بهشون ميشه گذر زمان رو متوجه شد داري كمكم بزرگ ميشي با عكسهاميشه اين تغييرروديدعزيزم چندتا عكس 5ماهگيتوميذارم تا ببيني چقدرعوض شدي نازنينم       قربون خنديدنت برم عسلي بالام   ...
13 خرداد 1393

ماه سوم زندگي محيا جان

سلام گل من الان دارم ياداشتهاي ماه سوم رو مي نويسم تو اين ماه يكم بزرگتر شدي الحمدلله دل دردتم خوب شد عزيزم تو اين ماه برديم گوشهاي كوچولوتو سوراخ كرديم وآقاي دكتر يه جفت گوشواره سبزانداخت تو گوشت وقرارشدبعد از يه ماه ديگه بازكنيم و يه جفت گوشواره خوشگل كه ماماني وبابايي لطف كرده بودن برات خريده بودن روبياندازيم تو گوشت قبلش همه فاميل مي گفتن شبيه آقا پسرايي ولي ما گوشواره دارت كرديم كه شبيه دخترابشي         محيا در سه ماهگي       محيا قبل از گوشواره دار شدن در سه ماهگي        مح...
13 خرداد 1393

ماه دوم زندگي محيا جان

سلام عسلم گل باغ زندگي من يواش يواش داري بزرگ مي شي الان دوماهه اي كوچولوي ريزه ميزه من برديمت دكتر آخه به خودت مي پيچيدي وسرخ ميشدي ونفخ مي كردي ودل درد داشتي وهمش گريه مي كردي آقاي دكتر مهربون چندتا شربت ودارو داد كه با خوردنش خيلي بهتر شدي شبا بيدار مي شدي وگريه مي كردي وروزا همش خواب خواب بودي اين ماه هم زود تموم شد با عكساش مرورخاطرات مي كنم     جوجوي من از بس با انگشتاي كوچولوت صورتتو زخمي مي كردي مجبور شديم دستكش دستت كنيم ببخش گلم     ...
13 خرداد 1393

ماه اول زندگي عروسك من

به نام خدا سلام عزيزم من اين وبلاگوتازه ثبت كردم برا همين عكساوياداشتهارواز اول بايد بذارم تا به زمان حال برسيم يكم طول مي كشه ولي ماماني يواش يواش ميذارم گلم     ده روز بعداز تولدت طبق رسوم رفتيم برا پاگشا خونه ماماني ده روز اونجا مونديم به ماماني خيلي زحمت داديم خدا سلامتش كنه پا به پاي من شبا بلند ميشدتا شما شيربخوريدسختي هارو تحمل مي كرد واي محيا الان مي فهمم كه ماماني چه زحمتي برام كشيده ايشا...هميشه سلامت باشه وقتي شير مي خوردي يواش ميزديم به پشتت كه آروغ بزني دل درد نگيري گلكم فدات بشم جوجوي من زندگي من راه زيادي هست كه برسي به آينده قربونت برم كم كم با كمك خدا بزرگ وبزرگ...
13 خرداد 1393
1