محـــياكوچولوي مامانمحـــياكوچولوي مامان، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 20 روز سن داره

ღ❤عشــــق وزنــــــــدگي من محـــــــــــــيــاجــان❤ღ

محياجوني وروز پدر

پدر ای که از تو جاری / خون زندگی تو رگهام ای که از نور دو چشمت / نور زندگی به چشمام سلام عزيزم امروز روز تولد امام علي (ع)اميرشيعيان جهان هستش كه به روز پدر نامگذاري شده من اين روز رو به همه باباهاي دنيا تبريك مي گم .اين روز رو به همسرعزيزم كه اولين سال تجربه باباشدنش هستش هم تبريك مي گم ايشالله هميشه سلامت باشه وسايش بالاسر محيا كوچولو ومامانه محيا باشه.   محيا جوني امروز بابايي شيريني آورده بود ايشالله شيرين كام باشه خيلي بابابابازي كرديد بهت خيلي خوش مي گذره باباهم ذوق مي كنه آخه اولين ساله كه بابا شده قربونت برم ولي هواگرفتس داره ب...
15 خرداد 1393

محيا9ماهه واندراحوالات بهار وروز مادر

سلام به همه بلاخره سرم خلوت شد وتونستم بيام آپ كنم اينباربا عكسها ونوشته هاي ماه نهم زندگيه محيا كوچولو . بلاخره رسيديم به زمان حال الان كه ارديبهشته محيا تو ماه نهم زندگيش هستش قربونش برم محيا جان بعد از اينكه از مسافرت عيد به سلامتي برگشتيم يه چند جا رفتيم عيدديدني ،رفتيم به بزرگاي فاميل مادربزرگامون سرزديم وشمارو هم برديم كه ببيننتون عزيزم روز سيزده بدربا مامانجون اينا يه سر رفتيم بيرون البته با ماشين چون هوا سرد بود وبارون مي اومد قبلش كوفته خورديم چه كوفته هايي واي كوفته هاي مامانجون حرف ندارن محيا نمونه كوفته مامان:     بعدازخوردن...
15 خرداد 1393

محياکوچولوی هشت ماهه ونوروز93

    به نام خدا سلام مادري عيدت مبارك سال خوبي داشته باشي يه سلام به همه ي بازديد كننده ها ومردم ايران سال نوتون مبارك سال خوبي داشته باشيد با شادي وخوشي ان شاالله خاطران سفرچند روزه نوروز93اولين عيد محياي من نكته :گلم اين سفره هفت سين پارساله امسال مسافرت بوديم سفره نداشتيم محياي گلم ديگه آخراي اسفنده كم كم باروبنديلمونوجمع مي كنيم كه براعيد بريم قم محياجاناين اولين عيديه كه ماسه نفري جشن مي گيريم هرسال چارشنبه آخر سال خونه ماماني باخاله جون آتيش روشن ميكنيم واز روآتيش به رسم هرساله مي پريم تاسلامت باشيم مي پريمو مي خونيم ...
15 خرداد 1393

اولين شب چله محيا خانومي 5ماهگي

سلام وروجك من روز به روز بلاتر ميشيا قشنگم از پا قدم شما اين سال پاييز پرثمري داشتيم وزمستون پيش رو هم نويد پربرف بودن رو مي داد امسال شب يلدا اول دي ماه92اولين شب يلداي شما بود ماماني وبايي وخاله وعمو وبابابزرگ خونه ما بودن عمه جون ومادربزرگ تبريزبودن عمه داشگاه بود امتحان داشت نتونست بياد محيا جان شب يلدا بلندترين شب سال وآغاز فصل زمستانه وما ايرانيا براي اينكه زمستون خوبي داشته باشيم اين شب رو دورهم جشن مي گيريم از اين شب به بعد روزها يواش يواش بلند ميشن وشبها يواش يواش كوتاهتر ميشن     شب قشنگي بود خيلي خوش گذشت جاشون خالي گفتيم وخنديديم به رسم ه...
13 خرداد 1393

محياچهارماهه در اولين ماه محرم زندگيش

محيا جان امسال اولين محرم شما بود بابا هم برات لباس سبز گرفته بود ماماني هم مثه هر سال روز تاسوعا نذري پخته بود شله زردهاي نذري ماماني خيلي خوشمزه ميشن يواشكي شمام چشيدي از اين شله زرد برا تبركش خدا قبول كنه ازهمه امسال دسته جات عذاداري تو شهرمامثل هرسال به پابود ولي امسال هوا خيلي سرد بودچون امسال سال92محرم تو پاييزوماه آبان افتاده بود برا همين نميشد كه زياد بريم بيرون وازتوماشين بابايي عذاداريهارو ميديديم تو اين ماه شما يواش يواش وارد چهارمين ماه زندگيت ميشدي گلم خنده هات بيشتر ميشد سروصدا كردنات شديدتر وبامزه تر قربونت بره مامان خدا حفظت كنه شيرين عسلم     ...
13 خرداد 1393
1