محياکوچولوی هشت ماهه ونوروز93
به نام خدا
سلام مادري عيدت مبارك سال خوبي داشته باشي
يه سلام به همه ي بازديد كننده ها ومردم ايران سال نوتون مبارك سال خوبي داشته باشيد با شادي وخوشي ان شاالله
خاطران سفرچند روزه نوروز93اولين عيد محياي من
نكته :گلم اين سفره هفت سين پارساله امسال مسافرت بوديم سفره نداشتيم
محياي گلم ديگه آخراي اسفنده كم كم باروبنديلمونوجمع مي كنيم كه براعيد بريم قم محياجاناين اولين عيديه كه ماسه نفري جشن مي گيريم هرسال چارشنبه آخر سال خونه ماماني باخاله جون آتيش روشن ميكنيم واز روآتيش به رسم هرساله مي پريم تاسلامت باشيم مي پريمو مي خونيم سرخي من از تو زردي تو از م كه ناراحتيهامون بريزه تو آتيش ايشالله
اينبارم مثل هرسال ماماني توحياطشون آتيش روشن كرد
امسال،سال 92هم اين مراسمواجرا كرديم اينبارشمام بودي واز رو آتيش پريدي البته تو بغل من نشد عكس بگيرم يكم هواسرد بود زودي رفتي توخونه نازنينم منوخاله وماماني مراسموادامه داديم شما هم پيش بابايي موندي خاله چندتاازتقرقه هاي بيخطروكوچولوروتركوندوفشفشه روشن كرديم
حسابي بوي آتيش گرفتيم خيلي خوش گذشت
ماماني تخم مرغ رنگي برا سفره هفتسين ومخصوصا شما نوه گل درست كرده بود دستش دردنكنه
يه روز مونده به سال تحويل آماده رفتن شديم
كه يه حال وهوايي عوض كنيم بعد اين همه خونه موندن ماماني اينا راضي نمي شدن مي گفتن محيا كوچولوئه نميشه رفت مسافرت اذيت مي شه ولي ما راضيشون كرديم وقرارشدفقط چندروزبريم وصبح زود راه افتاديم سال تحويل قزوين بوديم ساعت سال تحويل پنجشنبه 20:27شب بود كه جمعه مي شداول سال
93
فرداش را افتاديم قم طرفاي ظهر رسيديم منزل گرفتيم رفتيم جمكران خيلي با صفا بود شما خانومي تازگيا وقتي غريبه ميديدي شروع مي كردي به گريه كردن
ولي خداروشكر تومسجدگريه نكردي همش به ديوارها وسقف مسجدنگا مي كردي جيرانم
دخترخوبي بودي ولي نذاشتي من نماز به جماعت بخونم كوچولو
فرداش رفتيم حرم حضرت معصومه خيلي خوب بود حسابي زيارت كردم شمام خوابيده بودي بغل ماماني وقتي بيدارشدي بازم گريه نكردي اينبارتونستم نمازموبه جماعت بخونم آفرين دخترگلم
دوشب قم مانديم بعدش به سمت اراك ومحلات رفتيم هوا يه كم سرد بود وسوز داشت اونجا به گلخونه هاش سري زديم واز جاهاي ديدنيش بازديد كرديم به سمت تهران راه افتاديم
خواستيم از راه شمال بيايم كه گفتن هواسرده به خاطرشمابيخيال شديم خانوم خانوما
شما تو ماشين شير مي خوردي ومي خوابيدي گاهي مي نشستي وبا اسباب بازيهات بازي مي كردي غذا هم بهت مي دادم گاهي با پتوت بازي مي كردي كلا دختر آروم و خوبي بودي واذيت نمي كردي گلم
ممنونم عزيزم ازخداهم ممنون بابات عنايت همچين گلي به ماخدايا شكرت
ششم فروردين اومديم خونمون حموم كردي وتخت خوابيدي خوش به حالت
امسال نوروز به ما خيلي خوش گذشت شايد بعدها كه بزرگتر شدي چيزي يادت نباشه ولي اين عكسا يادگاري مي مونه راستي فروردين امسال 8ماهه شديا خانوم طلامبارك باشه ايشالله عزيزم ميوه دل مادر
تو سال نودوسه چندتا عكس گرفتم از 8ماهگيو مسافرت يه جا گذاشتم برات
هميشه خندون باشي گلم
داري به چي فكر مي كني فسقلي
داري به چي فكرميكني عزيزم
خوشمزس،نوش جونت
واي چه اخمالو نگا مي كني جيگرمن
واي واي داري بازي مي كني قشنگم بازي كن را ه طولانيه بيكارباشي حوصلت سرمي ره بالام جان
عكسهاي توحرم جا نشد گذاشتم ادامه مطلب عزيزم
محيا وماماني تو جمكران
محيا وماماني توحرم حضرت معصومه
زيارت قبول دخترم