محيابالام درتولد
سلام گل من
بازم مامان با يه وقفه كوچولودوباره با ماجراها وعكسهاي تازه اومد اينباررفتيم تولد تولد فاطمه كوچولودخترداييه بابا كه چندوقت پيش عكسشو با هم داشتيد فاطمه دو ماه ازشما بزرگتره و12خرداد93تولد يكسالگيش بود كه بابا كادو خريد ورفتيم تولد واونجا يه چند تا عكس يادگاري برا وقت بزرگترشدنتون گرفتيم تابعدن نگا كني ولذت ببري عسيسم
اينم چندتا عكس ازقبل وبعد تولد
اين كادويي كه بابا خريده بود از طرف محيا ي گلم برا فاطمه كوچولو
آخي بالباساي مهموني چقدنازشدي فدات بشم
واي واي نازمن چقد خوشگل شدي ماشاا....
واما در تولد....
اينجا خونه ي فاطمه ايناس اوني كه سمت راسته دختردايي ديگه باباس بعدي كادوي محياس به فاطمه ،بعدش فاطمه كوچولو ،محيا جان ،فاميل دوربابا
تو تولد دخترخوبي بودي ولي اينجا كش كلاه خورد به سرت وگريه كردي نازي عسيسم راستي فاطمه هم چون دير وقت بود گريه مي كرد وحوصلش سررفته بودبرا همين زودي شمع آوردن وفاطمه با مامان وباباش شمعارو فوت كرد
اينجاعمه سارا ازت عكس انداخته دستش درد نكنه
اينم يه عكس دو نفري با فاطمه كوچولو خيلي بهت خوش گذشت گلم كلي ناناي كردي ودست زدي♥
ماهم كيك خورديمو ♥كادوهاديديم وبچه هاي ديگه ناناي كردن وشب ساعت 12:30تولد تموم شدومابرگشتيم خونمون
اونقد خسته شده بودي تو تولد كه زود خوابت برد.
خواباي ناز ببيني جوجوي من
اينم ازماجراي تولدرفتن فندق كوچولوي من{ بالام بالام}